مدح و وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
شاعر : محمدجواد پرچمی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
قالب شعر : غزل
گداى خوشه چینم تا قیامت خرمن او را كه حسرت میكشد فردوس عطر گلشن او را
چنان مشكل گشا، باب الحوائج، كاشف الكرب است گـرفـتـنـد اولـیـا الله عــالــم دامـن او را
ندیدم سربلند و سرفرازى را مگر اینكه بدیدم محضر اُمُّ البنین خـم گردن او را
امیرالمؤمنین همسر، ابوفاضل پسر، به به بنازم این مقام و جاه و شأن احسن او را
عباى مرتضى را وصله كه میزد گمان دارم كه نخ میكرد جبرائیل بعضاً سوزن او را
زیارت میكنم جاى رباب و نجمه و زینب مـزار اطهـر او را، معـلا مـدفـن او را
اگر دیروز جارو كرد زیر پاى زینب را كنون جارو كشند اینسان ملائك مسكن او را
به او گفتند عباست صدا میزد حسینم كو؟ نـشانـش داد زینب پـارۀ پـیـراهن او را
اگرچیزی جز این میماند از عباس، میدادند فقط دادند دستـش تكه تكه جوشن او را
عمود آهنین، دستان مقطوع، نه نه اینها نه فقط شرم از رباب انداخت بین خون تن او را
رباب از در كه میآمد دل ام البنین می ریخت غم لالاییاش میبـرد بالا شـیون او را
|